دانلود تحقیق زندگینامه ابونصر فارابی
دانلود تحقیق زندگینامه ابونصر فارابی
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 54 |
دریافت فایل
فهرست مطالب
مقدمه
كودكی ابونصر فارابی
زندگی اجتماعی و سیاسی زمان فارابی
وضع علمی فارابی
آثار و كتابهای فارابی
آثار او در منطق
احضاء العلوم
كتاب الجمع بین رأی الحكمین
حساسیت مدینه
مدینه فاضله
رئیس مدینه فاضله
امام و فیلسوف
آراء اهل مدینه فاضله
مدن غیر فاضله
آراء مدن جاهله وضاله
فلسفه مدنی فارابی
مقدمه
ابو لضر فارابی مؤسس فلسفة اسلامی است. او تمام سعی خود را به كار برد كه بگوید مطالعات فلسفی بدون بررسی جنبه های عملی آن درجامعه كاری بیهوده است. او كوشش فكری خود را فقط به منظور تهیه طرح اصلاح امور اجتماعی پیلیوی كرد. فارابی می گفت : همانطور كه در نظام موجودات امكان انحراف از نوامیس طبیعت وجودندارد در جامعه مدینه فاصله هم اصول منطقی و عملی با نظام آفرینش متناسب خواهد بود. گرچه پیش از فارابی پیروان فرقه اسماعیلیه هم به چنین تناسبی قایل بوده اند: لیكن آنها طرح مدینه فاضله را عنوان نكرده بودند.
بعد از فارابی تا دو سه قرن پیش ، تقریباً تمامی دانشمندان و فلاسفة اسلامی تحت تآثیر عقاید او در تمام زمینه ها از جمله بررسی مایل اجتماعی و علم مدینت قرار گرفته اند. زیرا هیچ مسأله ای در فلسفه اسلامی نیست كه فارابی به طرح و توضیح آن نپرداخته باشد. متأسفانه در دو سه قرن اخیر است كه تقریباً اكثریت فلاسفة اسلامی در تحقیقات فلسفی خود توجهی به طرح مسایل اجتماعی یا علم الاجتماع نكرده اند. این امر باعث شگفتی صاحبنظران نیز شده است. كه چرا تفكر فلسفی و مطالعات فلاسفه اسلامی از طرح اجتماعی و تمدن شوی به دور مانده است.
در حالیكه توجه به جنبه های عملی این مطالعات است كه به ارزش آن می افزاید، چنانكه افلاطون نیز گفته است:
« حكمت بی سیاست ناقص و سیاست بی حكمت باطل است و حكیم باید حاكم باشد و حاكم حكیم»
اگر فارابی سعی در جمع فلسفه و دیانت كرده است، این سعی دلیل وحدت دین و فلسفه نمی شود، این سعی لازمة اصول و مبانی فلسفه اوست و به اختصای وضع تاریخی تفكر، صورت گرفته است. بعبارت دیگر سعی فارابی درجمع دین وم علم ، كلام و تصوف با فلسفه، نتیجه پاسخ تازه ای به پرسش اساسی فلسفه وضوع بر تآسیس فلسفة اسلامی است. اگر فارابی به مطالعه و تدوین آراء یوناینان اكتفا می كرد، می توانست مانند كندی فلسفه را در جنب احكام وحی اثبات كند و معتوض نسبت دین و فلسفه نشود. در این صورت، بیان فلسفة او، تا این اندازه شكل نبود.
ممكن است ایراد شود كه فلسفه مدنی و مسائل آن در قیاس با مسائل نظری، چندان دشوار نیست، ولی كسانی می توانند چنین ایرادی بكنند كه نمی دانند فهم مقاصه فلسفة مدنی فارابی، موكول به درك عمیق فلسفة نظری اوست.
درست است كه فارابی، شاگرد فلاسفة یونانی است، اما مقلد آنان نیست. اگر در بعضی از كتب، بمناسبت موقع و مقام، درباب تأثیر آراء فلاسفة یونانی تدر فلسفه اسلامی وتوجه فلاسفة اسلامی، منجمله فارابی به فلسفة یونانی،تأكید شده است، نباید نتیجه گرفت كه مدینه فاضلة فارابی افلاطونی یا ارسطوئی است.
غالب شرق شناسان اصرار داشته اند كه با تتبعات خود، مراجع و مأخذ همه آرائ فلاسفه اسلامی را در بین آثار یونانی بخویند و فلسفة اسلامی را التقاطی صرف بدانند، این طایفه در توجیه اختلاف صورت فلسفة اسلامی با فلسفة یونانی، سوء تفاهم و اشتباه و قصور فهم مسلمین را هم ذخیل دانسته اند. این قبیل اقوال، سطحی است و قائلان به آن دانسته یا ندانسته فلسفه را هیچ و پوچ انگاشته اند. زیرا اگر اشتباه و نفهمیدن مطلبی مؤدی به پیدایش فلسفه شود، هر قول نا مربوط نامفهوم را باید فلسفه دانست.
یكی از مسلمات عصر ما، اینست كه آراء و اقوال اشخاص، انعكاسی از شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی است. بنابراین قول، فلسفة مدنی فارابی باید به مقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری در بغداد، تدوین شده بود.
بعضی از مورخان سعی كرده اند كه مناسبتی میان آراء فارابی ونظام سیاسی خلافت عباسی بیابند، اما در این باب هر چه گفته اند، تحكمی و نا مربوط بوده است، عجب آنكه این قبیل مطالب را كسانی عنوان می كنند كه تمام یا قسمت اعظم آراء فارابی را مأخوذ از مأخذ یو نانی می دانند و متوجه نیستند كه این دو قول را نمی توان جمع كرد.
آیا فارابی چنانكه خود تصریح كرده است، طرح مدینه فاضله را مطابق با نظام عالم می دانند یا چنانكه معمولاً گفته می شود، نظام موجودات در نظر او با توجه به ملاحظات و مقتضیات اجتماعی عنوان شده است؟ نظام موجودات در نظر فارابی، هیچ مناسبتی با نظام اجتماعی و مدنی و سیاسی زمان او ندارد.
فارابی در ترتیب طبقات و اصناف مدینه هم بدون اینكه متعرض نظام مدنی و سیاسی موجود شود، پنج طبقه و صنعت مدینه را متناسب با مراتب موجودات ذكر می كند.
البته فارابی منكر نیست كه رؤسای مدینه ملاحظات مربوط به زمان و مكان را هم مراعات می كنند، اما این ملاحظات، خدشه و لطمه ای به اصول وارد نمی كنند بلكه صرفاً مربوط به اطلاق اصول بر موارد جزئی است. به این جهت علم به فلسفة نظری فارابی، بیش از آشنائی بشرایط سیاسی و اجتماعی زمان، در فهم معانی فلسفة مدنی او، اهمیت دارد.
مطلب دیگر، نسبت فلسفه نظری با علم مدنی و قیاس این علم با شریعت است.
دراینكه فلسفة نظری، اساس علم مدنی است، تردیدی نیست اما ثبات وحدت فلسفةمدنی و شریعت چه جهت دارد؟
از آنجاكه به نظر فارابی فلسفه باید اساس عمل و تدبیر امور و نظام مدینه باشد وشریعت عم اگر مخالف فلسفه صحیح باشد، در مدینة فاضله جائی ندارد، ناچار باید سعی در اثبات وحدت فلسفة مدنی و شریعت شود یا لااقل شریعت و بطور كلی دیانت بر مبنای فلسفه تفسیر شود.
كودكی ابونصر فارابی
نام كوچك او محمد بن محمدبن طرخانی مشهور به ابونصر است. او در شهر فاراب از شهرهای ماوراءالنهر خراسان قدیم در سال 257 هجری قمری برابر با 870 به دنیا آمد،(1) و به همان جا منسوب گشت و فارابی نامیده شد: می گویند پدرش از امرای لشگریان طاهریان در خراسان بوده است. ابونصر دوران كودكی را در موطن اصلی خود گذراند، وتحصیلات ابتدایی را نیز در همان جا به انجام رسانید و به طور مسلم دارای هوش و استعداد ذاتی استثنایی بوده است.
1- در اینكه فاراب از بالد خراسان قدیم است یا از شهرهای بلاد ترك بین مورخین و نویسندگان تراجم احوال اختلاف نظر است. این ندیم نویسنده كتاب الفهر ست كه مهمترین سند تاریخی است معتقد است كه فاراب از بلاد خراسان و ماوراءالنهر است. با توجه به اینكه ابن ندیم در زمان شهرت نابغه بزرگ و اندیشمند بلند پایه زمان خود یعنی فارابی ضمن اشتغال به كار فروش كتاب دست اندر كار تهیه كتاب الفهر ست بود. و طبعاً توجه خاص به تحقیق در شرح حال رجال برجسته علمی و بیان كتب نویسندگان داشته است به طور مسلم نمی توانسته از دقت دربیان و تشریح احوال نادره زمانش ابونصر فارابی غافل بماند. و بر اساس حد سیاست دیگران حتی موطن و محل تولد او را بیان كند. نظریه دیگر منسوب به ابن حوقل می باشد او می گوید فاراب یا اطرار از بلاد ترك است به نظر اینجانب این گفته نمی تواند مخالف نظریه ابن ندیم باشد زیرا زبان محلی مردم شهرهای ماوراءالنهر در آن زمان اكثر تركی بوده و هنوز هم اكثراً به لهجه تركی یا تركمن تكلم می كنند. با توجه به اینكه فارابی غالباً به لباس و زین تركها در می امده و تكلم می نموده است به همین عنوان شهرت یافته است وابن حوقل نیز با توجه به همین شهرت گفته است فاراب از بلاد ترك است. و اصولاً عنوان طرخانی لقبی است كه در زمان سامانیان به نزدیكان امراء سامانی داده می شده و عنوان پدرش بوده.
فایل ورد 54 ص
دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی 09214087336
بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل
دانلود سریع و مستقیم
دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول