لیتوگرافی و چاپ 65 ص
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 56
حجم فایل: 78
قیمت: 64000 تومان
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن Word (..docx) :
فصل اول پیشگفتارمعرفت بصری و کلامی ترکیب بندیدریافت حسی و ارتباط بصریعناصر اولیه در ارتباط تصویریتاریخچهپیش گفتار:آشنائی با محیط کار شرایط مطلوب و فراهم کردن امکانات مناسب با نوع کار انتخاب وسائل و دستگاههای مورد نیاز و چگونگی کاربرد عملکرد و استفاده ی صحیح از آنها مسلما”در سرعت سهولت و کیفیت کار نقش مهمی را ایفا می کند. شناخت این موضوع که کدام وسیله برای چه نوع کار مناسب است مسلما”در هزینه ها نیز تاثیر مستقیم دارد.معرفت بصری وکلامی: تجسم یا تصور کردن عبارت از توانائی ما در شکل بخشیدن به تصاویر ذهنی است.معمولا”وقتی میخواهیم به نقطه ای در شهر برویم ابتدا خیابانهائی را که باید از آنها بگذریم در نظر می آوریم وعلایم و نشانه های بصری خالص آن مسیر را در ذهن خود مرور می کنیم بعضی از آنها به صورت ذهنی از مقابلمان می گذرد و مجددا”به نقطه ای دیگر بر می گردیم این قبیل فعل و انفعالات ذهنی معمولا”قبل از حرکتمان به سوی مکان مورد نظر به وقوع می پیوندد.موضوع عجیب آن است که ما اغلب مکانی را که هرگز به آن پا نگذاشته ایم و یا ندیده ایم نیز در ذهن خود مجسم می کنیم این نوع تجسمات یا بهتر بگوئیم تصاویر اولیه ی ئهنی همراه با دیدن هر دو پدیده هائی هستند که با عمل خلاقیت تصویرسازی پیوندی نزدیک دارند.ماجرای «یافتم یافتم«ارشمیدس مثال خوبی برای این موضوع است .این جریان جابه جا ساختن تصاویر و شکلها در ذهن دقیقا”همان چیزی است که اغلب ما را در یافتن پاسخ به یک مسئله یاری میکند.آرتور کوستلر که قبلا”به کتاب عمل خلاقیت وی اشاره شد در همان جا می نویسد:«با رشد تدریجی قوای سمبل ساز و انتزاعی کننده ی ذهن فکر کردن به وسیله ی مفاهیم کلی پدید می آید که منشاء آن تفکر به وسیله ی تصویر بوده است به همین گونه نیز خط آوائی طی جریانی مشابه از بطن خط هیر و گلیف که در واقع نگارش با تصویر بوده است نشاءت گرفت.»مشاهده ی این تکامل و پیشرفت برای مبحث ارتباطات دارای اهمیت شایانی است. تکامل زبان از تصاویر آغاز شد و به صورت تصویر نگاری درآمد که در آن شکلهای ساده با معانی روشن وواضح به کار میرفت سپس به واحدهای آوائی تبدیل شد و سرانجام شکل الفبا به خود گرفت.گرگوری مولف کتاب چشم هوشمند الفبا را به همین مناسبت«ریاضیات معنا»خوانده است.هر گامی که در این راه بر داشته می شد مسلما” تکاملی بیشتر در ارتباط موثر تر میان آدمیان بود.شواهد بسیاری موجود است که نشان میدهد در این جریان امروز بازگشتی به گذشته مشاهده می شود یعنی بازگشت به استفاده از تصویر برای برقرار کردن ارتباط:و این عقبگرد به دلیل آن است که افراد بشر می خواهن به شکلی موثر تر و مستقیم تر با یکدیگرارتباط یابند.یاد گرفتن سواد برای زبان مهم ترین مسئله است. شاید از پاسخ به این سوال که با سواد بودن از نظر زبان دارای چه اهمیت و معنائی است و نیز مقایسه ی زبان تصویری با کلام بتوان نتایج سودمندی گرفت و این پاسخ مارا در استفاده از اخبار و اطلاعات به صورت تصویری یاری رساند.زبان در جریان اموزش و یادگیری بشر مقامی منحصر بفرد داشته است و هنوز هم دارد. کاربردهای زبان بسیار است زبان وسیله ی ضبط وانتقال اخبار است وسیله ای است برای تبادل افکار و عقاید و نیز ابزذر ساختن مفاهیم کلی و ذهنی بشر است. در یونانی به زبان«لوگوس» یا «لوگیک» می خوانند که همه ی این الفاظ از همان کلمه ی یونانی لوگوس به معنای زبان اخذ شده است.به این ترتیب می بینیم که زبان وسیله ای برای اشکال عالی تر تفکر تلقی می شود عالی تر از تفکر به وسیله ی تصویر یا تفکر از طریقحس لامسه.اما این فرض محل گفت وگو دارد و بهتر است درباره ی آن تحقیق بیشتری بشود.ابتدا باید در نظر داشت دانستن یک زبان و با سواد بودن دو چیز متفاوت است.البته زبان را می توان تا حد استفاده ی علمی از آن برای فهمیدن وتکلم ساده آموخت ولی از این حد تا توانائی خواندن و نوشتن به یک زبان فاصله ی زیادی است.البته فقط زبان محاوره ای است که به صورت طبیعی تکامل می یابد.با مطالعه ی آثار نو آم چو مسکی می توان دریافت که زبان ساخت بسیار عمیقی در ذهن ما دارد و اگر از لحاظ زیست شناسی به آن توجه کنیم این ساخت در ما فطری است.به هر حال یاد گرفتن سواد خواندن و نوشتن را باید طی مراتب مختلفی به انجام رساند.ابتدا به یاد گیری سیستم رمزهای زبان می پردازیم که نشانه های آوائی معینی به صورت انتزاعی هستند.اینها در واقع همان عناصر الفباهستند.کلمه ی الفبا از تلفیق دو حرف یونانی آلفا و بتا به وجود آمده است.حروف الفبا را ابتدا یک به یک یاد می گیریم سپس ترکیب این حروف و آوای منسوب به آنها آموخته می شود که کلنات هستند.کلمات هر یک حاوی معنائی است که به ازای اشیاء افکار وافعال مختلف به کار می روند.دانستن معنای هر کلمه مستلزم دانستن تعریف عام آن است.گام نهائی آموزش زبان شامل یاد کیری قواعد دستوری آن می شود یعنی دلالت و جای کلمات در جمله وجود قواعد دستوری برای تعیین حدود ساختمان یک زبان بر اساس آنچه از نظر اجتماعی مقبول ومورد استفاده است ضرورت دارد .آنچه گفته شد مقدمات زبان کلام است و از آن نمی توان چیزی کم کرد. وقتی شخصی به خوبی آنها را یاد گرفت می تواند بنویسد و بخواند می توانداخبار و اطلاعاتی را که به صورت کتبی بیان کند و بفهمد.واضح است که آموزش کلام حتی به صورت سواد آموزی ابتدائی دارای نوعی ساخت است و تعاریف و مسائل فنی خاص آن مورد قبول همه است. ولی مبحث ارتباط بصری در مقایسه باآن ظاهرا”ساختی چنان منضبط ندارد.سواد بصری:اگر بخواهیم در تعریف و محدود کردن سواد بصری راه افراط پیش گیریم با مشکلات زیادی مواجه می شویم.کلام که دارای ساخت نسبتا”منضبطی است مسلما”بر آنهائی که خواهان آموزش بصری هستندنیز تاثیری قابل توجه می گذارد.اگر در مقام مقایسه نیز برآئیم می توان نتیجه گرفت که اگر بشود یکی از وسائل ارتباطی را به اجزای اولیه اش تجزیه کرد وسپس آن را بررسی نمود پس می توان وسیله ی دیگری را نیز به همین ترتیب موردبررسی نمودپس می توان وسیله ی دیگری را نیز به همین ترتیب مورد بررسی قرار داد.هر سیستم ارتباطی متشکل است از سمبل هائی که ساخته ی بشر هستند.علائم و سمبل هائی که ما بدان زبان وکلام می گوئیم در روزگارهای پیشین به صورت رشته ای از تصاویر ساده ترسیم میشدند و این تصاویر ساده نتیجه ی محسوسات بشر بودند.زبانها و سیستم های سمبل بسیاری در جهان وجود دارد و بعضی از آنها دارای ریشه ای مشترک هستند برخی نیز هیچ ارتباطی با دیگران ندارند. مثلا”اعداد که یکی از انواع بسیار ویژه ی باز یابی نوعی از اخبار هستند هیچ گونه ارتباط مستقیمی با الفبا ندارند و یا نتهای موسیقی که آنها هم از این گروهند.در تمام این موارد به طور کلی می توان گفت هر چه ترکیب اولیه ی آنها ساده تر باشد فراگیری محتویات خبری آنها که به شکل علائم رمز درآمده آسانتر است.این علائم رمز هر یک دارای معنای خاص است و کل سیستم آنها نیز براساس قواعد نحوی خاص استوار شده است.در جهان بیش از سه هزار زبان رایج و منحصر بفرد و مستقل وجود دارد.بیان با تصویر ویا زبان بصری در مقایسه با کلام به مراتب جهان شمول تر است و از این رو بررسی مشکلات و مسائل مربوط به آن دارای اهمیتی ویژه است.ولی باید در نظر داشت که کلام از نظر ساخت یک تمامیت منطقی دارد و به همین دلیل روش یاد گیری و فهم آن می تواند بسیار روشن و مشخص باشد در حالیکه زبان بصری از این نظر بمراتب بغرنج تر است و اگر سعی کنیم باآن عینا”همانند کلام برخورد کنیم تلاشی بیهوده کرده ایم . استفاده از واژه ی سواد در کنار واژه ی بصری در این رساله به منظوری خاص بوده است که دارای اهمیت است.همان طور که پیش تر نیز اشاره شد دیدن یک عمل طبیعی است و حتی فهم یک پیام بصری یا تصویر نیز تا حدودی به صورت طبیعی انجام می گیرد ولی اگر جویای کارایی و تاثیر بیشتر این دو عمل باشیم فقط بوسیله ی تحصیل در این رشته ممکن است به آن دست یافت. کسی که می خواهد از نظر بصری سواد آموزد باید از شیوه ی یاد گیری سواد کلام و گفتار درس گیرد.هنکام آموزش کلام واژه هائی نظیر خلاقیت فقط پس از آنکه شخص توانائی خواندن و نوشتن یافت به کار میرود.مفهوم این کلمات در واقع احکامی اعتباری به حساب می آیند و به داوری هائی مبتنی بر ارزشهای شخصی بستگی دارند.